آهستگی اقتصاد امریکا و جهان

تام الی / برگردان: آرام نوبخت

داده های جدیدی که اواخر هفتۀ گذشته دربارۀ ایالات متحدۀ امریکا و منطقۀ یورو منتشر شدند، نشان می دهند که اقتصاد جهانی عمیق تر از قبل در رکود فرو رفته است. محرکۀ این وضعیت، ابرشرکت هایی مملو از موجودی نقد هستند که از سرمایه گذاری مولد سر باز می زنند؛ آن هم درست زمانی که بانک های مرکزی و حکومت ها همچنان به پمپاژ صدها میلیارد دلار به بازارهای مالی ادامه می دهند. درست هفتۀ قبل بانک مرکزی امریکا (فدرال رزرو) مجدداً به نخبگان مالی اطمینان داد که به این زودی ها برنامه ای برای افزایش نرخ های بهره که فعلاً در پایین ترین سطوحِ تاکنون به ثبت رسیده هستند، ندارد.

تولید ناخالص داخلی امریکا و اروپا در سه ماهۀ دوم با سرعتی حلزونی رشد کرد. در مورد امریکا، رشد ۱.۲ درصدی به مراتب پایین تر از پیش بینی اقتصاددانانی بود که انتظار یک جهش ۲.۵ درصدی را نسبت به رشد ناچیز ۰.۸ درصدی سه ماهۀ نخست امسال می کشیدند. در شش ماه نخست سال ۲۰۱۶، آهنگ رشد سالیانۀ اقتصاد امریکا تنها ۱ درصد بود.

بازارهای بورس امریکا و بخش عمدۀ باقی جهان در همین دوره با وجود نوسانات شدیدِ آغاز سال و اصطلاحاً بُزفروشی سهام (۱) بلافاصله به دنبال رأی بریتانیا به خروج از اتحادیۀ اروپا، به بالاترین سطوحِ به ثبت رسیده صعود کرده اند. شاخص «متوسط صنعتی داو جونز» بیش از ۱۸ هزار و ۴۰۰ واحد است و شاخصS&P 500 تنها در ماه ژوئیه بیش از ۵ درصد رشد کرد.

مهم ترین بخش آماری گزارش وزارت بازرگانی امریکا، سقوط تند سرمایه گذاری شرکت ها (منفی ۹.۷ درصد) بود که سومین کاهش سه ماهه محسوب می شود. سقوط سه ماهۀ دوم، بزرگ ترین سقوط از زمان اوج بحران مالی ۲۰۰۹ بود.

این تحولات همگی مؤید این واقعیت هستند که از زمان بحران مالی سپتامبر ۲۰۰۸ تاکنون هیچ بهبودی در اقتصاد واقعی رخ نداده است. سیاست های حکومت اوباما و بانک مرکزی امریکا و همین طور سیاست های همتایان شان در اروپا، بازتوزیع به مراتب گسترده تر ثروت را از پایین به بالا تسهیل کرده و باعث فقر بیش تر طبقۀ کارگر شده است.

آن چه بهبود یافته و به نقاط اوج جدیدی سر کشیده است، طفیلی گری است که بیش از پیش بر اقتصاد سرمایه داری جهانی، به ویژه امریکا، سلطه یافته. گسترش جنون آمیز دارایی ثروتمندان و ابرثرتمندان، تنها با وخامت زیرساخت های مولد جامعه از یک سو و تورم بیش تر دارایی های مالی و تلنبار شدن بدهی از سوی دیگر قابل تحقق بوده است.

رکود اقتصاد امریکا ابعادی تاریخی به خود گرفته است. «بهبود»ی که حکومت اوباما با رجزخوانی ادعا می کند، به قول یکی از تحلیل های «وال استریت ژورنال» تنها «ضعیف ترین مورد از سال ۱۹۴۹» بوده است. از زمان اتمام رسمی رکود در ژوئن ۲۰۰۹، اقتصاد امریکا با آهنگ تنها ۲.۱ درصد در سال رشد کرده است. هیچ یک از بهبودهایی که تاکنون به ثبت رسیده اند شاهد رشد سالیانه ای کم تر از ۳ درصد نبوده اند، به استثنای آخرین بهبود قابل توجهی که از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ به طول انجامید.

طی هفت سال رشد اقتصادی بی رمق که مقارن با دو دورۀ حکومت اوباما بوده است، اقتصاد امریکا تنها ۱۵.۵ درصد رشد داشت. در مقام قیاس، باید یادآوری کرد بهبود اقتصاد از اواخر رکود دهۀ ۱۹۵۰ که از ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۹ به طول انجامید (مقارن با سال های زمامداری کندی و جانسون)، شاهد رشد ۵۲ درصدی اقتصاد بود.

این وضعیت به شکلی بسیار حادتر در اروپا نمود یافته است. اقتصاد اروپا با آهنگ تنها ۰.۳ درصد در سه ماهۀ دوم رشد کرد که بدترین عملکرد شش ماهۀ منطقۀ یورو در دو سال گذشته را تکمیل می کند. فرانسه، دومین اقتصاد بزرگ منطقۀ یورو، رشد صفر را در سه ماهۀ دوم به ثبت رساند. ایتالیا، سومین اقتصاد بزرگ اروپا، اکنون رشد کم تر از ۱ درصد را برای امسال پیش بینی می کند؛ در این میان هراس از این که مبادا بخش بانکداریِ مدفون در زیر کوهی از بدهی های بد، ترک بردارد و جرقه های یک بحران مالی جدید جهانی را روشن کند، بالا رفته است. داده های سه ماهۀ دوم آلمان، بزرگ ترین اقتصاد منطقۀ یورو، هنوز منتشر نشده اند.

اقتصاد بریتانیا، به عنوان پنجمین اقتصاد بزرگ جهان، تنها ۰.۶ درصد در سه ماهۀ دوم منتهی به رأی «برکسیت» رشد کرد. به دنبال رفراندوم، صندوق بین المللی پول پیش بینی خود را برای رشد بریتانیا در سال ۲۰۱۷ از ۲.۲ به تنها ۱.۳ درصد کاهش داد. کمیسیون اروپا پیش بینی کرده است که رشد بریتانیا شاید تا سال بعد ۰.۳ درصد منقبض شود.

در ژاپن به عنوان سومین اقتصاد بزرگ جهان، به خاطر نگرانی های جدید بابت تورم منفی، سرمایه گذاران امیدوار بودند که بانک مرکزی ژاپن نشستِ سیاست گذاری خود را در روز جمعه با اعلام اتخاذ نرخ های بهرۀ منفی تر یا خرید بیش تر اوراق قرضه در قالب سیاست «تسهیل کمّی» به اتمام برساند. اما بانک مرکزی ژاپن با اعلام این که نرخ بهرۀ شبانۀ (۲) خود را در سطح منفی ۱ درصد حفظ خواهد کرد، بازارها را ناامید کرد و موجب صعود یِن در برابر دلار و از این رو تضعیف صنایع صادراتی ژاپن شد.

وقتی سرمایه گذاران مطمئن شدند که داده های رشد ضعیف سه ماهۀ دوم باعث می شود بانک مرکزی نرخ های بهره را نزدیک به صفر نگه دارد، دلار نیز همزمان روند نزولی خود را طی کرد. در واکنش به این داده ها، معاملات در بازارهای سلف وجوه فدرال (۳) باعث پایین آمدن بازده اوراق بهادار دو سالۀ خزانه داری شد. به گفتۀ بلومبرگ، احتمال افزایش نرخ بهرۀ فدرال از ۵۰ درصد در روز سه شنبه به ۳۷.۳ در روز جمعه کاهش یافت.

داده های اخیر بار دیگری ناتوانی حکومت ها و نهادهای سرمایه داری را از حلّ بحران اقتصادی به نمایش می گذارند.

ابرشرکت های امریکا با تقریباً ۲ تریلیون دلار موجودی، از پول نقد لبریز هستند. درست همان طور که حساب های بانکی و پُرتُفوی سهام ثروتمندترین امریکایی ها چنین است. با این حال این ثروت ها هیچ مجرایی به سوی سرمایه گذاری مولد نمی یابند.

به همین ترتیب، سیاست نرخ بهرۀ منفی که به بیان «نیویورک تایمز» قرار است «شرکت ها را به سرمایه گذاری پول به جای انباشت آن وادار» کند، به همان صورت از ایجاد رشد قابل توجه باز مانده است که سیاستِ «خرید سالانه ۸۰ تریلیون ین یا ۷۷۰ میلیارد دلار اوراق قرضۀ حکومت برای پُر و پیمان نگه داشتن بانک ها با پول نقد و تداوم وام دهی».

امتناع ابرشرکت ها از سرمایه گذاری، نوعی خطای کسب و کار نیست. بلکه بازتابی است از این نتیجه گیری شرکت ها که نمی توانند از قِبَل تولید کالا سود کافی کسب کنند. این تجلی بحران عمیقی است که در قلب نظام سرمایه داری گیر کرده است.

بنا به داده های بانک تسویه حساب های بین المللی، در امریکا و کانادا نیز سرمایه گذاری ثابت شرکت ها هنوز ۲۰ درصد پایین تر سال ۲۰۰۷ است. در ایتالیا این رقم ۲۷ درصد پایین تر و در ژاپن ۲۲ درصد پایین تر است.

«نیک پرنا»، اقتصاددان، می نویسد که «آن چه کسب و کارهای امریکا برای افزایش سود و کاهش نوسانات سود انجام داده اند، عبارت از کاهش هزینه های سرمایه گذاری، بازخرید سهام و نه استخدام بوده است» و «بازخرید سهام، به منظور بالا نگه داشتن سود هر سهم است و نه استفاده از این پول برای سرمایه گذاری در کارخانجات و تجهیزات».

تداوم رکود اقتصادی نشان می دهد که بحران مالی ۲۰۰۸، نمود یک بحران ساختاری و فروپاشی نظام جهانی سرمایه داری بود. درست مانند سال های دهۀ ۱۹۳۰، بحران اقتصادی رشد تنش های اجتماعی و تنازعات ژئوپلتیک را تغذیه می کند و این تنها به دو گزینه می انجامد: جنگ جهانی یا انقلاب سوسیالیستی.

۱ اوت ۲۰۱۶

توضیحات:

۱- بُزفروشی (Sell-off): فروش سریع اوراق بهادار، نظیر سهام و اوراق قرضه، به بهایی پایین برای خلاصی از شرّ آن.

۲- نرخ بهرۀ شبانه (overnight rate): نرخ بهره ای که بانک مرکزی در ازای اعطای شبانۀ قرض به یک نهاد مالی وصول می کند و قرض گیرنده موظف است وجوه دریافتی را همراه با بهرۀ آن تا آغاز روز کاری بعدی بازپرداخت کند.

۳- وجوه فدرال (Fed Funds): ذخیرۀ اضافی بانک های تجاری و سایر نهادهای مالی و اعتباری در شعبات محلی بانک مرکزی که می تواند به سایر بانک ها و مؤسسات مالی قرض داده شود. نرخ بهرۀ وجوه فدرال، نسبتاً پایین است و «نرخ شبانه» نامیده می شود (چرا که اکثر وام ها در این بازۀ زمانی اعطا می شوند).

سایت میلیتانتmilitaant.com

دوستان و رفقا

سایت میلیتانت توسط دشمنان طبقاتی ما حک شده است و در نتیجه  از کار افتاده است. در حال بررسی علل آن و همچنین بازسازی سایت دیگری هستیم. موقتا مطالب خود را از طریق این سایت در دسترس شما قرار خواهیم داد.

با پوزش از وقفه ای که بوجود آمد.

مسئولان سایت میلیتانت

همبستگی با مردم کرد را علیه داعش و حامیانش افزایش دهید!

koba

سازمان «نگرش مارکسیستی» (MT) ترکیه

کوبانی زیر یورش شدید نظامی قرار دارد و یک ماه است که به مقاومت ادامه می دهد. نیروهای داعش توانسته اند به شهر وارد شوند و درگیری ها شده بیش­تری گرفته است. در همان حال که نیروهای امپریالیستی دست روی دست گذاشته اند، مردم کوبانی با تهدید کشتار و قتل عام رو به رو هستند. در میانۀ حملات هوایی غیرمؤثر آن ها، ترکیه صرفاً دستانش را به هم می ساید و منتظر سقوط کوبانی است. Read More

رأی پارلمان به جنگ و جاه طلبی های امپریالیستی «حزب عدالت و توسعه»

لونت توپراک

سازمان «نگرش مارکسیستی» (مارکسیست توتوم) ترکیه

حکومت حزب عدالت و توسعه (AKP)، به دنبال مقاصد امپریالیستی خود، طرح جدیدی را برای جنگ در پارلمان به تصویب رسانده است. به موجب این لایحه، دولت ترکیه که اکنون به دست AKP اداره می شود، قادر است سیاست های امپریالیستی خود را در قبال خاورمیانه گسترش داده و تقویت کند. حکومت AKP با این حرکت باری دیگر نشان داده است که تا چه حد شیفتۀ افزایش سهم خود از خون و اشکی است که در منطقه ریخته می شود. حکومت AKP با بهره برداری از فرصت، مسألۀ داعش را به بهانه ای تبدیل کرده و از پارلمان درخواست اختیار تام به مدت یک سال کرده است و همین را با کمک MHP، حزب فاشیستی سنتی ترکیه نیز به دست آورده است. به این ترتیب قرار است اولاً گلوی حکومت خودمختار کردها در سوریه به رهبری PYD (حزب اتحاد دمکراتیک) فشرده شود و ثانیاً تلاش های تاکنونی برای سرنگونی حکومت سوریه به شیوه ای مؤثرتر دنبال گردد. با درنظر گرفتن اعلام طرح سه سالۀ جنگ از طرف امپریالیزم امریکا به بهانۀ مبارزه با داعش، روشن است که فرایند جنگ در منطقه طی چندین سال پیشِ رو ادامه خواهد یافت. Read More

عسلویه: در «آخر دنیا» چه می گذرد؟

عسلویه۲

از کارگر میلیتانت شماره ۷۴

ع. عبرتاوی

به دنبال گزارش های قبلی از وضعیت کارگران جاشو (ملوان) در جنوب ایران و همین طور کارگران باربر بنادر و اسکله ها، در این جا تلاش دارم تا بر مبنای تجربۀ کار سابق خود در منطقۀ عسلویه و همین طور گزارش ها و اخبار موجود سایر فعالین کارگری و خبرگزاری های رسمی خود جمهوری اسلامی (مانند ایلنا) در این ارتباط، مختصری در مورد شرایط خاص این منطقه از نقطه نظر جنبش کارگری صحبت کنم. Read More

طبقۀ کارگر: سازمان یابی توده ای و حزبی / مازیار رازی: میلیتانت ۷۴

گفتگوی مازیار رازی با نشریۀ میلیتانت  (بخش ۳)

کارگر

میلیتانت: رفیق مازیار رازی شما در مورد چشم انداز یا استراتژی اساسی جنبش کارگری توضیحاتی دادید مبنی بر این که مسألۀ قدرت گیری طبقۀ کارگر این استراتژی را تشکیل می دهد، سؤال بعدی این است که با توجه به این چشم انداز، تاکتیک های کارگری چیستند؟

مازیار رازی: با توجه به بیش از ۳۵ سال اختناق بدیهی است که جنبش کارگری از افتراق و چند دستگی و تشتت عمیق رنج می برد. هیج اقدامی بدون اتحاد کارگران علیه دولت سرمایه داری، عملی نیست. تمامی راه حل هایی که منجر به اتحاد عمل سراسری کارگران نگردند، محکوم به شکست هستند. هیچ «کمیتۀ کارگری»، هیچ «مجمع عمومی» و هیچ «تشکل مستقل کارگری» و هیچ حزب پیشتاز کارگری به وجود نمی آید، مگر در ابتدا وسیع ترین اتحاد میان کارگران برقرارگردداین اتحاد تنها می تواند یک اتحاد عمل بر محور یک برنامۀ اقدام کارگری باشدتوافقات باید بر سر عمل مشترک صورت گیرد. باید همواره نکات اشتراک را جستجو کرد و آن ها را تقویت کرد. نکات افتراق را در اتحاد عمل نباید عمده کرد. اما؛ این اتحاد عمل کارگری باید دموکراتیک باشد و همۀ نظریات متفاوت را زیر چتر خود متشکل کند. Read More

مفهوم دمکراسی و اهمیت آن در جنبش کارگری/ مازیار رازی: میلیتانت ۷۴

 اوسانلو رازی

متن زیر بخشی از سخنرانی رفیق مازیار رازی است در مناظره با آقای منصور اسانلو در سمینار هامبورگ احیای مارکسیستی ۱۱ ژوئیه ۲۰۱۴ برگزار شد.

**********

در وهلۀ نخست یک وجه تمایزی باید قائل بود بین «مفهوم دمکراسی» به مثابۀ یک حکومت و مبارزه برای گسترش «مطالبات دمکراتیک». گرچه این دو موضوع بهم مربوطند، اما باهم تفاوت دارند. من در بحثم سعی خواهم کرد به طور روشن اشاره کنم که منظور مارکسیست های انقلابی از این دو مقوله چیست.

Read More

نکاتی کوتاه در مورد مفهوم برنامۀ سوسیالیستی / مازیار رازی: میلیتانت ۷۴

lenin-trotsky

این مقاله بر مبنای سخنرانی مازیار رازی در جلسۀ احیای مارکسیستی، مورخ ۲۴ اوت ۲۰۱۴، است که برای اطلاع خوانندگان میلیتانت انتشار می یابد.

***

 مفهوم برنامه، یکی از مسائل مهم گرایش های کمونیستی است که بحث و تبادل نظر جامع و عمیقی را می طلبد.

عدم درک صحیح از مفهوم برنامۀ سوسیالیستی، منجر به بروز انحرافاتی شده، که این خود نیز بحران کنونی سازمان ها و گرایش های کمونیستی یا سوسیالیستی را هر چه بیشتر تشدید کرده است.

ایجاد احزاب کاریکاتور گونه تحت عناوین «کمونیستی»، «کارگری» و «سوسیالیستی» همراه با برنامه های تخیلی برای یک «دنیای بهتر» و یا کپی برداری از برنامه های سوسیال دمکراتیک روسیۀ اوائل قرن بیستم، وضعیت گرایش های کمونیستی را  هر چه بیشتر وخیم تر کرده است. Read More